ایام چهارده و پانزده خرداد و یادبودها و تعطیلات و سفرهاست؛ مردم ایران در نیمه خرداد, چه حرم رفتن را لازم ببینند چه سفر و چه ...را, همواره دل بسته و پابسته امام و منزجز از عملکرد مخالفان ظاهری و باطنی راه او با هر نسبتی, هستند و از شعارها گریزان.
اما آنچه در این نوشته مد نظر است اینکه, مسائلی که بر حق دوستان و حق جویان تاریج گذشته, به قدری زیاد و عمیق است که هیچ کسی جز اهلش توان بیان و واکاوی آن را ندارد. اما, اکنون, به بهانه ی شنیدن یک جمله پیرامون خمینی عزیز, به مطلبی در این رابطه اشاره می کنم. اگر درست به خاطر داشته باشم, نقل است از آیت الله گلپایگانی, که امام خمینی در تهجد های شبانه خود در دوران طلبگی, از خدا درخواست می کردند که فرصتی برای گرفتن انتقام ظلم به حضرت زهرا سلام الله علیها به ایشان داده شود؛ برای انتقام خون فردی که, به گفته ی خود امام, زنی معمولی نبود، بلکه موجودی ملکوتی بود که در عالم به صورت انسان و در صورت یک زن ظاهر شده و تمام هویتهای کمالی که در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تماما در این وجود مبارک جمع بوده است؛ کسی که از مرتبه طبیعت شروع و حرکت کرده است، حرکتی معنوی، با قدرت الهی، با دست غیبی، با تربیت رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ مراحل را طی کرده تا رسیده است به مرتبه ای که دست همه از او کوتاه است.
با این وجود, می شود گفت که بعد از آن ظلم های آشکار, عالم در حالت بهت و تعلیقی هدفدار, قرار گرفت تا روشن شود کی و کجا دستی با هر اندازه از توان, بر می آید و ظلم و حقی آشکار را فریاد می زند, این دست, با عزم ملی و نیتی خالص و رهنمایی عالِمی الهی, از غیب حق و از ایران سرافراز, ظاهر شد و امیدی گشت برای غیرتمندان عالم, جهت کمک به خاتمه ی فراق جانکاه حق, از محق الهی.