سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/12/25
7:32 عصر

صلوا علیه و آله

سالک لبخند، ایجاز، مسلمان، شعر، هدیه

کسی را ندیدم که بیش از او لبخند زند.

هر گاه لب به اندرز نمی گشود،یا وحی بر او فرود نمی آمد و یا یاد رستاخیز نمی کرد تبسم بر لب داشت.  

می فرمود: گاهی دلهای خود را آسایش دهید.

به باغستان دوستانش میرفت.

از فشرده گوترین انسانها بود،اما در عین ایجاز ،تمامی آنچه را که می خواست بگوید بیان می کرد. نه زیاده گویی داشت و نه ناقص گویی. جمله هایش پی در پی بود و میان آنها لحظه ای خاموش می ماند تا شنونده سخنانش را در یابد و به خاطر سپارد.

پر گویان را سرزنش می کرد و می فرمود : منفورترین شما در نزد من پرگویان اند و آنانی که وانمود میکنند باهوشند و آنهایی که بی پروا لب به سخن می گشایند.

می فرمود:کسی که سخن برادر مسلمانش را قطع کند همانند کسی است که به صورت او چنگ زده است.

گاه در حضورش شعر میخواندند و چیزهایی از دوران جاهلیت نقل می کردند و می خندیدند واو هم لبخند میزد اگر سخن حرامی نمی گفتند یا عمل حرامی انجام نمی دادند مانع آنها نمی شد.

هر گاه در جمع به او هدیه میدادند به اطرافیانش می فرمود شما در این هدیه سهم دارید.

(برگفته از کتاب: نگین هستی نویسنده: حسین سیدی)


87/12/6
11:39 صبح

فکر کنم

سالک خود نمایی، حدیث نفس، معبود، محمد

پیام آور رحمت محمد مصطفی که بهترین سلام درودها بر او و بر خاندان پاکش باد

میفرماید:

           هیچ کار نیکی را برای خود نمایی مکن و انجام هیچ کار نیکی را به سبب شرم وامگذار

 یک تسلیت عمومی میگم به همه جهت وفات حضرت محمد(ص)و شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) و امام رئوف علی بن موسی الرضا(ع)

یه تسلیت خصوصی هم میگم به اونهایی که از فقدان و دوری و ظلمهایی که به بهترینهای عالم رفته محزون و بیتابند و زمزمه همیشگیشون اینه که آیا اونها با وجود تمام تلاششون برای رسیدن راه قشنگ زندگی به من از من راضین؟؟؟

______________________________________________________

وقتی اشعار حافظ عزیز رو میخوندم با خودم میگفتم این مفاهیم و این تنظیم همینجوری از زبون یک انسان بیرون نمیاد حتما به یه جایی وصله که بعدا هم فهمیدم وصله.

امام رو که پیدا کرد تمام نوشته ها اعم از تراوشات فلسفی داستانهای کوتاه ،شعر،و...رو تو چند گونی ریخت و آتش زد

همین آقا که این کار رو کرده جایی میگه :هنر امروز حدیث نفس است و هنرمندان گرفتار خودشان.سعی کردم خودم را از میان بردارم تا هر چه هست خدا باشد(شهید سید مرتضی آوینی).

 

فکر میکنم اینکه پروردگار ما میفرماید :

وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ. 88 قصص

معبود دیگرى را با خدا مخوان، که هیچ معبودى جز او نیست; همه چیز جز ذات (پاک) او فانى می ‏شود; حاکمیت تنها از آن اوست;

و همه بسوى او بازگردانده مى شوید!

اگر میخوای تفسیر دقیق ببینی یاعلی 

این برداشت خودم از آیه است

 کار بی هدف که نتیجه ش هم مثل خودشه اما اگر میگی برا دلم میخوام کار کنم اینم در حد خودش نتیجه میده اما مهمترین هدف اینه که برای کسی که همه امکانات کار رو بهت داده کار انجام بدی که دیگه محشره همینه که اول آیه فرموده خدای دیگه ای را با خدا نخوان

همینه که اگر در هر حیطه ای بخوایم خودمون رو نشون بدیم بدتر کار خراب میشه

بازم فکر کنم که خدا میخواد ما بفهمیم که هیچ نیستیم و بخوایم تو کارهامون اون رو که همه چیز از اوست نشون بدیم

او کرم داره و بی نیازه و قصدش هم بزرگ کردن ماست و اصلا هدفش از خلق ما اینه که میاد و  تو اثر ما جلوه میکنه اونوقته که یک سری اثرها در هر زمینه که فکرش رو کنی جاودان و در اوجند (مثالهاش رو شما بگین البته فکر نکنید حافظه ام یاری نکرد ها)