سفارش تبلیغ
صبا ویژن

93/4/27
2:48 صبح

زن و مرد! فریاد [ن]بزن

سالک

 


زن و مرد! فریاد بزن! الهی العفو, العفو...

توبه می کنم  توبه می کنی  توبه می کند  توبه می کنیم...

توبه از؟

درست که اصل بازگشت به سوی خدا, حیاتی است و خدای علیم و ارحم الراحمین, بازگشت های کلی و صادقانه ما را کریمانه می پذیرد اما کارهایی هم وجود دارند که از منظر ما گناه محسوب نمی شوند و حتی هنگام عذر خواهی, از دایره ی العفو کاملا بیرونند و حاضریم همان لحظه برای اثبات صحتشان جدل هم بکنیم. فرموده اند: انجام دهنده گناه از خود گناه بدتر است. این کلام, اشاره به وجود ریشه ی معرفتی گناه و لزوم خشکاندن آن دارد. با مواجهه صادقانه و وجدانی با درون, هم می توان شاخه های زشت درخت تجاوز را قطع کرد, هم ریشه های شناختی آن را خشکاند, شاید گیر و گور ما در رابطه ی با معبود, همین جا باشد, مرور عادات و افکار و سلیقه ها و ویروس یابی از آن ها, مهمترین مرحله بازگشت است, خدا که ویروس ها را می بیند, مسئله اینجاست که آیا ما هم آن ها را ویروس می دانیم؟ دعاهای وارد شده از ائمه(علیهم السلام), این علم را به ما می دهد؛ ابوحمزه یا استغفار منسوب به امیرالمومنین(ع) که در آن با جزئیات, کوتاهی ها را یادآوری می کنند(صحیفة العلویة الجامعة, ص164ـ168)و ....علم به ریشه های ظلم و تبعات آن, خجلت, انکسار و شکستگی, عجز و تضرع و زبان لال شده از گناه و صوتی خفیف, را خود بخود به همراه می آورد, البته عکس این هم راهگشاست؛ این است بازگشتی حقیقی و گوارا.


ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ(اعراف, 55)


اکثریت مردم طالب سعادتند, این تفاوت در شناخت مصادیق است که از یک عده ی طالب سعادت, خوارجی متوهم می سازد که امام متقین علی(علیه السلام) را گناهکار تشخیص داده و ایشان را به توبه امر کردند! و از عده ایی دیگر امیدوارانی متوهم که با وجود اصرار بر گناه, بهشت را از آن خود می دانند؛ سعادت یک راه دارد که انسان ها, بسته به وسع فکری و عملی , با قوت و ضعف, تنها از آن, به صاحب صراط می رسند, این که فرموده: ما اجابت دعا را در روزی حلال قرار دادیم و مردم در فریاد زدن  آن را جستجو می کنند, و این که: عبادت 10 جزء است که 9 جزء آن کسب روزی حلال است, و یا اینکه, توبه از گناه, به فرموده امیرالمونین علی(سلام الله علیه), از پشیمانی, تصمیم به ترک ابدی آن و پس دادن حقوق مردم و قضای آنچه فوت شده و آب کردن حرامی که در بدن است و انجام طاعت و بعد, گفتن استغفرالله, تشکیل شده, «حقایقی» است, که با ترک سلایق, بالابردن دست ها و تسلیم شدن صادقانه و خاضعانه, در حد وسع باید برایشان تلاش کرد, اما با این همه و با مهیا شدن هر شرطی, تکیه و شادی ما فقیران همیشگی, باید به فضل و مهربانی او باشد و بس:


قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ( یونس, 58).