سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/9/27
10:15 عصر

بگم تومشتت چیه

سالک

میگه همه جور هیئتی رفته اشکش هم تقریبا میشه گفت بند نیومده کل محرم صفرو مشکی  پوشیده،چایی دادن، سینه زنی مشتی همراه با لخت شدن مثل عابس غلام امام حسین(ع) تو کربلا هم که تو برنامش بوده اما چرا نشد؟! مثل این که آخوندا هم دکون وا کردنا
چی چی نشد، چی میخواستی ؟
چرا زیر و رو نشدی؟ یا از تو مشت آدما خبر ندادی و...؟ ما چی میخوایم از امام حسین(ع) مثل بعضیا که تو مریخ عزاداری میکنن میخوایم تا در دیگ نذری رو بر میداریم یه کلمه ای، شکلی ،چیزی روی غذا نقش ببنده! یا میخوایم با دیدن نور موبایل مداح که رو زمین افتاده و نورش افتاده رو سقف داد بزنیم امام زمان نیست خیلی دربه درشیم که الان آقا کجاست و دغدغه هر روز وشبمون شده! و خیلی مهمه به اون خاطر.یا میخوایم یخچالمون پر شه از غذاهای نذری تا یه هفته همینجور متبرک بشیم یا می خوایم حاجتهامون رو بگیریم یا نه میخوایم فقط گریه ک
نیم ؟
با کدوم چشم داریم میبینیم حسین (ع) رو ،خدای حسین(ع) رو راه حسین رو با چشم حق بین یا چشمی که جهالت اون رو به حقیقت بسته و تو تخیلات سیر میکنه همون حسینی که قیام کرد برای رهایی بشر از جهل،گاهی مورد جهل واقع میشه .یکی خیلی شرعی و عملیه(بدون مواد)به قیافش هم این چیزایی که گفتم نمیخوره اما خیلی پابست عملشه همش عملشو میبینه چشم ازش بر نمیداره انگار نه انگار که یکی بهش گفته این کارو بکن دیگه هم اونو نبین فراموشش کن ،زینب(س) وقتی با خدا رو بروست میگه خدا این کم رو از ما بپذیر چون با همه اعضا و جوارحش الله اکبر گفته.بالاخره باید به کجا برسیم جایی که به جز خدا نبینیم؟ اگر اینه که اروپاییا بنا به قیل و قالی اولین نفراتی میشن که به حجه بن الحسن(ع) بله میگن چون یه عده شون خوب به قوانینی که میدونن عمل میکنن پایه رو خوب گذاشتن تا یه جرقه حق رو میبینن انگاری که تشنه به آبی رسیده باشه لاجرعه سر میکشن اما اگه ما بدونیم و همش بشنویم که کوفیا لقمه حرام خورده بودن،دنیا رو در عین مسلمونی میپرستیدن( هر کی پولدارتر ،عزیزتر) !جو گیر شدن ،گول خوردن،بصیرت نداشتن،تاب عدالت و حکومتداری علی رو نداشتن وهی بگیم و بگیم و بگیم ما اهل کوفه نیستیم این لکه کوفی گری از ما پاک میشه ؟ بریم برسیم به همون کارهایی که همیشه میکردیم و مصرانه پاش ایستادیم غافل از اینکه یکی دوتا از اسباب کسب عقل دوری از گناه و تواضع در برابر حقه غافل از اینکه به عمل کار برآید...عملی که با معرفت(که معصوم گفتن معرفت خدا معرفت امام زمان است)و تبعیت از امام و فقط برای یکی باشه نه یکی نفسم یکی (شاید)خدا .قاتلین امام همچین بی عمل و غیر مودب به آداب نبودن شمر و عمر سعد و حرمله بعد عاشورا تو مسجد سر پاکی و نجسی خون پشه دعواشون میشه!نه بابا نجس پاکی سرشون میشده!تازه بعد اینه که خواسته ها رنگ خدایی(صبغه الله) میگیره و میفهمیم چی باید کسب کنیم از سفره محرم و امام حسین(ع) و معصومین که پیروزی خودشون رو تو فهم مردم جستجو میکردن.


89/9/9
7:58 عصر

ناپرهیزی علمی

سالک

دبیر کامپیوتری داشتیم که اول جلسه میگفت کی ناپرهیزی کرده درس خونده ! ما هم نیست با لحن جدی هم می گفت میزدیم زیر خنده و هر کس خونده بود خودی نشون میداد.
امروز هم تو دانشگاه بعد یکی دو جلسه که به فرمایشات استاد میخواستم این کلاس تا حدی خشک تاریخی رو از یکنواختی در بیارم یه مطلب ترجمه کرده بودم که استاد زیرکی کرد و من و با کارش یه کمی گوشمالی داد.
استاد: این جلسه از خانمهایی که غایب بودن میپرسم که درس گذشته رو پیگیری کرن یا نه تا عیب کارشون فقط غیبت باشه چون اونهایی که کار کردن مشخصن و با نگاههای مشتاقشون منو همراهی میکنن -البته من اینجوری نبودما-جون خودم
واقعا خودمم هم فکر نمیکردم ناراحت بشم اما شدم حتی از دوستم هم که کتابی رو که من گرفته بودم برای مطلبم و استاد اون رو تو دستش دید و ادامه ماجرا کمی عصبانی شدم .اما خیلی برام جالب بود که تا کمی برای خودم دلیل منطقی ردیف کردم و خودمو دادم به بحث جدید حالم خوب شد .
اینجا بود که دریافتم ناراحت شدن از چیزی که نباید براش ناراحت شد جیزی نیست که آدم بهش بها بده و روح عزیزش رو درگیر کنه
باور کن یه مواقعی حس میکنم که شیطون چقدر خوشحال میشه که منو به چیزی که جرقه ش رو خودم زدم تشویق کنه یا هیزم بریزه تو آتیشم و کلک یه جوری هم  توجیه میکنه تو فکر میکنی اگر این حس بد رو نگه داری به نفعته- این میتونه در مورد همه صفات بد صدق کنه- اما بازم باور کن اگه یه کم یه قدم باهاش مخالفت عاقلانه بشه دیگه کاره ای نیست اونوقته که یه حس رهایی به آدم دست میده شاید قبلا هم این کار رو کرده باشم ام این دفعه ملموستر بود .